1- وقتی «برنارد شاو» نویسنده شوخطبع و بلندآوازه انگلیسی در بندرنیویورک از کشتی پیاده شد و چشمش به «مجسمه آزادی» افتاد، از میزبان آمریکایی خود که به استقبالش آمده بود پرسید؛ این مجسمه کیست؟ و میزبان آمریکایی پاسخ داد؛ مجسمه آزادی است و میخواست توضیح بیشتری بدهد که برناردشاو کلام او را قطع کرد و گفت؛ متشکرم، نیازی به توضیح نیست، این کار در انگلیس و سایر کشورها نیز مرسوم است که وقتی شخصیت برجستهای از دنیا میرود، مجسمهاش را به عنوان یادبود در یکی از مراکز شهر نصب میکنند تا یاد و خاطره او باقی بماند و مردم فراموش نکنند که روزی، روزگاری چنین شخصیت برجستهای در میان آنها بوده است و اگر حالا نیست، میتوانند به آن روزها که زنده بود افتخار کنند! و البته فقط افتخار کنند!
2- افق پیشروی مذاکرات هستهای اگر تا چند هفته قبل «خاکستری» بود و اعضای محترم تیم مذاکرهکننده در سایه روشنهای این افق خاکستری، نشانههایی از یک توافق مطلوب را آدرس میدادند ولی امروزه با توجه به شواهد و اسناد موجود جای کمترین تردیدی نیست که چنانچه در فرمول مذاکرات و روال جاری آن تجدیدنظر جدی نشود، از تأسیسات هستهای ایران اسلامی فقط یک «مجسمه یادبود» باقی میماند که غیر از یادآوری تلاش بر باد رفته دانشمندان و دستاندرکاران برنامه هستهای کشورمان و حسرت از دست دادن آنچه تاکنون به دست آوردهایم، خاصیت و ارزش دیگری نخواهد داشت و این، تازه آغاز ماجراست و ادامه داستان در بستر دیگری که الزاما هستهای نیست و در صورت وقوع، تاریک و فاجعهآفرین نیز هست، دنبال خواهد شد. از اینروی دولت محترم موظف است با برخورداری از حمایت ملت که اهمیت دادن به انتقادها و پیشنهادهای منتقدان لازمه آن است، قبل از وقوع واقعه در پی علاج آن باشد، چرا که شرایط بسیار خطیر است- و البته، نه خطرناک- بنابراین جایی برای آزمون و خطا نیست و به مصداق ضربالمثل معروف؛ اولین اشتباه کسی که در انبار مهمات کار میکند، آخرین اشتباه او خواهد بود.
3- پیش از این بارها به نقد توافق لوزان پرداختهایم و تکرار آن را ضروری نمیدانیم، اما از آنجا که روند کنونی مذاکرات در چارچوب توافقلوزان - یا به قول دوستان «بیانیه لوزان» - جریان دارد و متاسفانه اظهارات اعضای تیم محترم مذاکرهکننده کشورمان نیز به تصریح و تلویح از پذیرش مفاد آن حکایت میکند، اشارهای گذرا به یکی از بااهمیتترین -بخوانید خطرناکترین و خسارتآفرینترین- بندهای توافق یاد شده را ضروری میدانیم، موضوع این بند که در بخش «بازرسی و شفافیت» توافق لوزان آمده است، پروتکل الحاقی است که دیروز آقایان ظریف و عراقچی در جلسه غیرعلنی مجلس شورای اسلامی بر پذیرش آن از سوی ایران تأکید ورزیدند.
آقای عراقچی طی سخنانی- که نگارنده فایل صوتی آن را شنیده است- تصریح کرد، پروتکل الحاقی را پذیرفتهایم و گفت؛ آژانس براساس این پروتکل میتواند از همه مراکز هستهای و غیرهستهای که شامل مراکز نظامی نیز میشود بازرسی کند و تاکید ورزید که بدون پذیرش پروتکل، توافق امکانپذیر نیست و توضیح داد که این بازرسیها مدیریت شده خواهد بود.