یادداشت اختصاصی دکتر م
حمد سلیمانی برای رجانیوز: هر روز مردم خصوصاً در شه
رهای کلان شاهد عبور و مرور و مانور خودروهای
لوکس چند میلیاردی هستند. همه سؤال می کنند: اینها چگونه مجوز می گیرند و
چگونه وارد می شوند؟ بارها نمایندگان مردم توضیح خواسته اند، ولی افسوس از
یک پاسخ روشن و قابل فهم. نان به میزان حداقل ۳۰% گران می شود. معلوم نمی
شود مسئول آن کیست و قبل از آن دولت اعلام می کند: بنا بر گران کردن نیست،
ولی عملاً انجام می شود و بنی بشری پاسخگو نیست! و زیپ دهن مسئولان در این
مورد تا آخر کشیده می شود!
دکترمحمد سلیمانی*: اوضاع
و دنیای عجیبی است. همه ما تجربه کرده ایم که اخلاص در عمل موجب برکت و
رونق کار می گردد. ایمان و توکل باعث شکوفائی ذهن ها و فراوانی نعمت می
گردد. یکرنگی در گفتار و عمل موجب خیرات و همگرائی های مختلف می شود. ولی
در صحنه مسؤلیت نمایشی دیگر ارائه می شود. یکی از گرفتاریها و مصبیتهایی که
کشور در دو سه دهه اخیر مبتلا به آن شده است، تفکر کارگزارانی است.
شیوه
عمل این گروه در دوران سازندگی و اصلاحات مردم را عاصی کرد. با شروع دولت
یازدهم، ژنرالهای این گروه و نمایندگان این تفکر مجدداً فرصت حضور در
مدیریت اجرائی را پیدا کردند. علاوه بر ویژگی جمع آوری مال و مَنال، این
تفکر از نوعی دو گانگی در گفتار و رفتار و عمل برخوردار است. ملت شریف
ایران به خاطر دارد که چگونه نمایندگان این تفکر، دور یکی از کاندیداهای
ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸حلقه زدند و او را مدیریت کردند و در سر صندوق به
کاندیدای دیگر رأی دادند و با نشان دادن برگه رأی خود، به آن افتخار کردند.
هرگز در مقابل این عمل خود به مردم هیچ پاسخی ندادند. الآن که با فرصت
ایجاد شده در دولت یازدهم، ژنرالهای این تفکر دور میز این دولت حلقه زده
اند، شاهد هستیم که این گروه نوعی سیاست پوست کلفتی در پیش گرفته و از آن
بهره می برند و این سیاست آن است که در گفتار خود را دولت پاسخگو معرفی می
کنند، ولی در عمل هیچگاه پاسخگوئی نداشته و بلکه سکوت را بر پاسخ ترجیح
داده و می دهند. ملت شریف ایران ملاحظه کند که در طول ۱۸ ماه گذشته همواره
از دولتمردان چند صد میلیارد تومانی خواسته شده است بگویند این همه ثروت را
چگونه کسب کرده اند؟ در عین حالیکه همواره مدیر بوده اند! دریغ از یک کلمه
حرف توضیحی و عکس العمل مناسب و متعهدانه! آیا ملت حق ندارد بداند
دولتمردان خاص، با درجه اعطائی ژنرالی توسط رئیس محترم جمهور به آنها،
چگونه این همه ثروت را جمع کرده اند؟ آیا این توقع بی جا و یا زیاد است؟
ولی ناباورانه همه شاهد سکوت ژنرالها هستیم . چرا؟
اجازه
می خواهم نگرانی مردم از حلقه زدن افرادی به دور میز دولت و احاطه کردن
ریاست محترم جمهور از بابت عدم پاسخگوئی دولت به مردم و سکوت در مقابل
مطالبات مردم را با چند نمونه ارائه دهم و بخواهم همه تلاش کنند تا اتفاقی
که در مدیریت کردن آن کاندیدای بی بصیرت در سال ۱۳۸۸ پیش آمد، پیش نیاید، و
خدای نخواسته این افراد بعد از تمتع از دولت، دولت تدبیر و امید را بین
زمین و آسمان رها نکنند و بروند به دیگری رأی دهند. تأمل در امور و مرور
مطالبات اصلی مردم، به وضوح نشان می دهد که دولت سیاست عدم پاسخ به مطالبه
مردمی را در پیش گرفته است و با حاشیه سازی تلاش در انحراف افکار عمومی از
مسائل اصلی کشور را دارد:
۱- مردم
بارها و بارها از دولت خواسته اند در مورد تناقص آمارها در حوزه اقتصادی
شفاف سازی کند. نخبگان جامعه نیز همصدای با مردم این مطالبه را دارند. همه
مردم آنچه در عمل و در بازار می بینند و جیب آنها آن را لمس می کند را با
آمارهای دولتی متناقص می بینند. ولی دولت عامداً و عالماً مهر سکوت بر لب
دارد.
۲- صنعتگران
و کارخانه داران و تولید کنندگان و مجلس همواره از دولت می پرسند: چرا سهم
بخش تولید را از محل یارانه ها نمی دهید؟ ولی تعجب آور است که دولت انگار
نه انگار. هیچگاه پاسخ نداده است و سراسر سکوت پیشه کرده است.
۳- همیشه
مجلسیان به دولت متذکر شده اند که طبق قانون باید ۶۵% از در آمد معدن به
سرمایه گذاری در این بخش برگردد و به شرکت های توسعه ای داده شود. ولی دریغ
از یک پاسخ روشن!
۴- کشاورزان،
نمایندگان مجلس و صنایع مربوطه، در مورد واردات بی رویه برنج و شکر،
همواره توضیح خواسته اند. ولی دولت با نمایش یک دعوای حیدری- نعمتی بین
وزارت صنایع و وزارت جهاد کشاورزی عملاً مسأله را منحرف کرده و به سؤال
اصلی پاسخ نداده است و نمی دهد.